تکنولوژي شناختي و محيط هوشمند (2)
مترجمان: سيد حسن صانعي، سيده بيتا مرتضوي، فائزه مسعودي فر
نتيجه گيري
آمادگي جنگي يک پيشرفت بومي براي کشورها مي باشد، در قرن 21 که کشورها با هر دو تهديد متعارف و نيز نامتقارن روبرو هستند، منطق همواره آماده ماندن براي هر احتمالي بيش از هر زمان ديگري در گذشته مناسب تر مي باشد. اين کتاب درباره چند تکنولوژي استراتژيک مهم بحث مي کند که انتظار مي رود براي آماده سازي و سپس براي هدايت و اجراي جنگ هاي آينده به کشورها کمک کند.اکنون با گذشت قرن ها، تکنولوژي نقش عمده اي در تصميم گيري « فرهنگ » کلي جنگيندن دارد. نوشته هاي ژنرال کارل فون کلاوزويتز ( Carl von Clausewitz ) و آرمانگراي آلماني قرن 18 امانوئل کانت (Immanual Kant) اين مسئله را مطرح کردند که اگر آماده سازي جنگ علمي باشد، آنگاه هدايت و اجراي جنگ، که اساساً فعاليتي متفاوت است، مي تواند فعاليتي هنري محسوب شود.
اين کتاب سعي دارد که به ارتباط پيشرفت هاي علمي در چند زمينه مرتبط با پشت صحنه جنگ که به نحوي مي توان آن را يک عمل اجتماعي ناميد، نگاهي بياندازد.
در اکثر حوزه هاي تکنولوژي مورد بحث، چنين استنباط شده است که مسائل مربوط به توسعه و تحقيق نظامي و غيرنظامي ( R&D ) با يکديگر ادغام مي شوند. اين بحث مطرح مي شود که تکنولوژي هايي مانند رادار، محاسبات الکترونيکي و غيره که نتيجه جنگ جهاني دوم هستند، کاربرد بيشتر خود را در زمينه هاي غيرنظامي و در راه دگرگون سازي حوزه تکنولوژي غيرنظامي داشته است. در قرن 21، اين روند معکوس به نظر مي رسد و در حال حاضر، کاربرد نظامي بر اساس نتايج بدست آمده در حوزه غيرنظامي است. بر اساس آمار و ارقام موجود، هزينه هاي جهاني براي تحقيق و توسعه غيرنظامي تقريباً 10 برابر بيشتر از هزينه هاي جهاني براي تحقيق و توسعه نظامي است (1). از اين رو، هر چند بحث هاي اين کتاب درباره تحقيق و توسعه انجام شده در زمينه نظامي است، ولي در واقع خواسته هاي نظامي قادر است به راه حل هاي سريع تري از پژوهش هاي غيرنظامي دست يابد. بنابراين، تحليلگران نظامي بايد توجه مداومي به پيشرفت هاي در حال وقوع در حوزه غيرنظامي داشته باشند.
در قرن 21، براي القاي هر تکنولوژي نظامي، بررسي دو موضوع خاص حائز اهميت است؛ « کنترل تسليحاتي » و « خسارات زيست محيطي احتمالي » که چنين تکنولوژي اي مي تواند علت باشد. در فصل هاي پيشين، موضوعات مربوط به خلع سلاح و کنترل تسليحات نظامي در جاي مربوط به خود مورد بحث قرار گرفت. اين امر عمدتاً بدين دليل انجام شده است که اين مسائل بخشي از گفتمان جهاني بزرگتر درباره امنيت را تشکيل مي دهند. موضوعات مربوط به محيط زيست و گرم شدن کره زمين صرفاً بخشي از گفتمان جهاني درباره دفاع را تشکيل نمي دهند اما فوق العاده مهم هستند و قابليت متوقف کردن القاي هر تکنولوژي جديد در دفاع را دارند. همچنين، اين موضوعات به طور فزاينده اي تحت موضوع بزرگتر امنيت انساني مطرح شده اند.
از اين رو، دانش درباره موضوعات زيست محيطي با توجه به تکنولوژي هاي مدرن نظامي ضروري است. رهبريت نظامي در اين مسائل به عامل فرايند ارزيابي تکنولوژي نياز دارد. پيش از برنامه ريزي براي ورود هر تکنولوژي جديدي، حائز اهميت است که اين مسائل را به عنوان عامل در نظر بگيريم. ارتش ها بايد مراقب اين موضوع باشند که براي ورود تکنولوژي هاي ناسازگار با محيط نبايد زير هر پوشش نظامي جهاني قرار گيرند.
اين فصل داراي چهار بخش است. بخش اول درباره نگراني هاي زيست محيطي با توجه به تکنولوژي هاي مورد بحث در فصل هاي پيشي مي باشد. بخش دوم با چالش هاي پيش رو سرو کار دارد. بخش سوم ديد کلي درباره تکنولوژي هاي مختلف مورد بحث فصل هاي پيشي دارد و آخرين بخش توصيه هايي درباره هند را ارائه مي دهند.
نگراني هاي زيست محيطي
مي توان گفت که قرن بيستم ايام شگفت انگيزي براي زندگي بود. تلفن، هواپيما، اتومبيل، کامپيوتر شخصي، ابر رايانه، اينترنت، اکتشاف بشر از فضا و البته تحت کنترل درآوردن اتم، همه ي چيزهايي که در سال 1900 غيرقابل تصور بودند، اما تا سال 2000 معمول شدند (2). در طول قرن بيستم بشر قادر شد قوانين اساسي طبيعت و رشد تکنولوژي هاي صورت گرفته در مناطق خاصي را پايدار سازد. قرن 21 عمدتاً به عنواني قرني ديده مي شود که در آن قابليت اجراي علوم پايه از طريق انجام پژوهش در حوزه هاي مختلف « کاربردي » افزايش بيشتري مي يابد. از پژوهش هاي چند رشته اي و ادغام چند تکنولوژي براي تکامل تکنيک هاي جديد انتظار مي رود که حوزه کليدي تمرکز در قرن 21 باشند. متأسفانه، اين قرن نيز از گرم شدن کره زمين رنج مي برد و هر بار به قابليت سازگاري هر اختراع جديد با محيط زيست شک کرده است. دانشمندان و کارشناسان محيط زيست تکنولوژي هاي مختلف در حال پيدايش را از نظر درک خسارتي که ممکن است به محيط زيست وارد کنند مورد مطالعه قرار مي دهند. در اينجا سعي شده است تا اهميت محيط زيست را با توجه به چند تکنولوژي مورد بحث در فصل هاي پيشي درک کرد.جنگ ها با روش هاي بسياري آدم کش و قاتل هستند. در طول اين سالها، جنگ ها نقش عمده اي را در تخريب محيط زيست به صورت هاي مختلف ايفا کرده اند. بمب گذاري هاي هوايي پي در پي، تنوع زيستي و گياهان و جانوران مناطق مختلف را تخريب کرده اند. به ويژه، جنگ در ويتنام شاهد مدعاي ما است. آلودگي زيست محيطي ناشي از سوزاندن نفت چاه مخصوصاً در طي جنگ خليج فارس در سال 1991 به خوبي ثبت شده است. در طي سالها، خسارت هاي زيست محيطي الزاماً به دليل بمب گذاري در کارخانه ها ( به خصوص کارخانه هاي شيميايي )، پالايشگاه هاي نفت، سدها و تجهيزات ذخيره سازي به وجود مي آيند. همچنين، مين هاي زميني، نقش کليدي در آسيب رساندن به زمين هاي زراعي ايفا کرده اند.
در حال حاضر، با ظهور تکنولوژي هاي جديد مشخص شده است که محيط زيست نه تنها به خاطر تخريب زيرساخت هاي حياتي توسط انواع مختلف سلاح ها بلکه به خاطر محتواي مهمات آلوده مي شود. تاريخچه جنگ مالامال از مثال هايي در مورد چگونگي اهميت نقش شرايط آب و هوايي در گسترش ترکيبات شيميايي است. هر چند اثرات چنين گستردگي ترکيبات شيميايي در طبيعت موقتي بوده، ولي نه تنها موجب خسارت بر زندگي انسان، بلکه بر کشاورزي و مخازن آن نيز خساراتي وارد کرده است.
اين امر توسط جامعه جهاني به ويژه پس از جنگ عراق در سال 1991 به خاطر تخريب دراز مدت و توسط مهمات و مواد استفاده شده بر انسان و محيط زيست وارد کرد افزايش يافته بود. سلاح هاي ضد زره پرتابه اي نيروي هوايي ايالات متحده از اورانيوم رقيق شده (DU ) (3 ) ساخته شده بود. پيامدهاي بهداشتي و زيست محيطي سلاح هاي DU به خاطر راديواکتيو و محصول پسماندهاي هسته اي شيميايي سمي که در آن موجود است شديد و پايدار هستند. DU عمر بسيار طولاني دارد و بنابراين، محيط زيست و بشريت ممکن است تا سال ها بعد با عوارض ويرانگر آن روبرو باشند.
به طور کلي، جامعه دريافته است که شکست هاي گذشته براي پيش بيني پيامدهاي زيست محيطي هزينه زيادي برداشته است. اين اتفاق در صنايع نيمه رسانا ( فلزات، حلال ها )، مواد شيميايي مصنوعي ( Freon, DDT, PCB )، کاربردهاي ترکيبات طبيعي ( کلر، آزبست ها ) و انرژي ( آلودگي هوا، گرم شدن کره زمين، زباله هاي هسته اي ) رخ داده است (4). به جامعه علمي و گروه هاي ديده بان محيط زيست اين موضوع آموخته شده است که تعديل ها و اصلاحات کوچک در اوايل مسير تکنولوژي، پيامدهاي بزرگي را به همراه دارد. به همين دليل، در حال حاضر جامعه جهاني در تلاش است تا چشم انداز محيط زيست را هر چه زودتر به فرهنگ تکنولوژي هاي نوپديد معرفي کند. تحليلگران نظامي و توسعه دهندگان تکنولوژي در حالي که به توسعه تسليحات جديد با تکنولوژي هاي نوپديد مي پردازند بايد به عامل نگراني هاي جهاني درباره استفاده از سخت افزارهاي نظامي نيز توجه نمايند. همزمان با آن بايد تأکيد شود که بسياري از تکنولوژي هاي در حال ظهور فرصت هايي را براي توسعه تکنيک هاي جديد به منظور اندازه گيري، بررسي، اداره و به حداقل رساندن آلاينده ها در محيط زيست فراهم آورده اند.
در رابطه با نانوتکنولوژي، نگراني ها درباره خطرات بالقوه از مواجهه با مواد حاوي ذرات در مقياس نانو ( که معمولاً به عنوان نانومواد شناخته مي شود ) افزايش يافته است. در حال حاضر، آژانس حفاظت محيط زيست ايالات متحده ( EPA يا آژانس ) در شناسايي نقش تأثير نانوتکنولوژي بر روي انسان و محيط زيست فعاليت مي کند. هم اکنون، کار تعيين اثرات مستقيم مواجهه با نانومواد يا محصولات جانبي آنها، در ارتباط با استفاده پراکنده از نانوتکنولوژي، بر روي طيف وسيعي از گونه هاي زيست محيطي ( ماهي ها، بي مهرگان، پرندگان، دوزيستان، خزندگان، گياهان و ميکروب ها ) در حال انجام است. همچنين، درباره اثرات مضاعف و متقابل نانومواد با ميکروب ها در گياهاني که در مسير خروجي فاضلاب مي رويند و جوامع طبيعي ميکروب ها در خاک و آب، تحقيقاتي صورت گرفته است (5).
نانوتکنولوژي را مي توان در ارزيابي و تشخيص آلودگي زيست محيطي ناشي از منابع گوناگون و انجام درمان زيست محيطي سايت هاي آلوده مثلاً سايت هاي آلوده به راديواکتيوها يا ساير سايت هاي ديگري که به دلايلي مانند نشت مواد شيميايي يا در برخي موارد به دليل برخي از ويروس هاي ناشي از انسان آلوده شده اند بکار گرفت.
انتظار مي رود که نسبت سطح به حجم بالا، واکنش پذيري بالا و اندازه کوچک برخي از ذرات در مقياس نانو ( به عنوان مثال، آهن در مقياس نانو ) بتواند راه حل هاي مؤثر و ارزاني را براي آلودگي هاي زيست محيطي ارائه دهد. با القاي نانوذرات هاي مهندسي شده در اين حوزه، مي توان از اين ويژگي ها براي فعال کردن حرکت آسان اين ذرات در سايت آلوده و سهولت بيشتر در پيوستن با آلاينده هاي هدف استفاده کرد (6).
در رابطه با تروريسم شيميايي، نانوتکنولوژي راه حل هايي را در برابر استفاده از مواد شيميايي مانند GD, HD, VX و GB ارائه مي دهد. برخي از اکسيدهاي نانوذرات مانند Al203 , Cao و MgO با چنين مواد شيميايي خيلي سريعتر از ميکروذرات ها واکنش نشان مي دهند و براي تجزيه سريع اين چنين مواد شيميايي بسيار مناسب هستند (7).
صرف نظراز نانوتکنولوژي، تکنولوژي ديگري که انتظار مي رود نگراني هايي را درباره محيط زيست افزايش دهد، تکنولوژي زيستي است. معلوم شده است که آينده تنوع زيستي بستگي شديدي به کاهش گازهاي گلخانه اي دارد. تثبيت سطوح گازهاي گلخانه اي با نوع انرژي مورد استفاده براي فعاليت هاي مختلف وابستگي شديدي دارد. کاهش گازهاي گلخانه اي مستلزم جايگزيني کليه حمل و نقل ها و توليد برق کنوني وابسته به سوخت هاي فسيلي است. زيست شناسان از تثبيت گازهاي گلخانه اي با توجه به درک و فهم هزينه ها و پيامدهاي زيست محيطي جايگزين هاي احتمالي دفاع مي کنند. اخيراً سوخت هاي زيستي به عنوان پاسخي مهم به بحران اقتصادي جهاني پديدار مي شوند. با اين حال، بايد به عنوان عاملي در تأثير بالقوه توليد سوخت زيستي از محيط زيست در نظر گرفته شود. همچنين بايد از کربن منتشر شده حاصل از احتراق اين سوخت جلوگيري شود. به منظور معنا بخشيدن به توليد سوخت زيستي از نقطه نظر کمک به بحران انرژي جهاني، ممکن است به استفاده از زمين هاي بسيار بزرگ ( تقريباً تا دو برابر مساحت فعلي که براي کشاورزان استفاده مي شود ) نياز باشد. چنين استفاده اي تأثير عمده اي بر زيستگاه طبيعي باقي مانده و تنوع زيستي بر جاي مي گذارد (8).
انتقاد عمده اي که اغلب در برابر چنين توليد سوخت در مقياس بزرگ وارد مي شود اين است که اين موضوع، به ويژه در کشورهاي در حال توسعه مي تواند توليد محصولات کشاورزي را از محصولات غذايي منحرف سازد، و امنيت مواد غذايي جهاني را به چالش بکشاند. بيشترين مثال نقل شده در گذشته نزديک کمبود مواد غذايي و افزايش قيمت ها بود که برزيل در چند سال پيش از آن رنج مي برد. اين موضوع در برنامه ProAlcool ( اتانول سوخت ) مورد سرزنش و انتقال قرار گرفت. به هر حال، نمي توان در مورد اين مطلب پيشاپيش نتيجه گيري خاصي داشت. اين موضوع به کاوش و تحليل بيشتري نياز دارد (9).
با نگاه خوشبينانه، تکنولوژي زيستي مي تواند براي بازسازي و تعمير خسارات زيست محيطي به ما کمک کند. توانايي آن براي مهندسي ژنتيکي گياهان و باکتري ها براي حذف برخي از آلاينده ها از خاک و آب مي تواند به پاکسازي محيط زيست کمک کند. از منظر پزشکي، پژوهشگران بر اين باورند که داشتن ژنوم کامل انسان براي کار با آن مي تواند به درک چگونگي ابتلا به سرطان و ساير بيماري ها توسط آلاينده هاي زيست محيطي و کشف دليل آسيب پذيرتر بودن برخي افراد نسبت به سايرين در برابر اين بيماري ها کمک کند (10). در صورتي که چنين تکنيک هايي به طور مناسبي توسعه يابند ممکن است در طي جذب و استخدام منابع انساني در نيروهاي مسلح کاربردهايي داشته باشد.
نگراني هاي زيست محيطي متعددي در رابطه با محصولات ژنتيکي اصلاح شده افزايش يافته است. دانشمندان نگرانند که موجودات زنده مهندسي شده [ اصلاح شده ] ممکن است به سلامت مردم يا محيط زيست آسيب برساند. اين امکان وجود دارد که محصولات مهندسي شده ممکن است مواد غذايي را با دارو آلوده کرده، حشرات مفيد را از بين برده يا حتي منابع طبيعي با ارزش را به خطر اندازد. از نقطه نظر تکنولوژي زيستي نظامي، با اين که اين موضوعات ممکن است ارتباط مستقيمي نداشته باشند، ولي از آنجايي که ارتش ها احتمالاً مايل به استفاده از مزاياي تکنولوژي زيستي در جيره غذايي سربازان خود هستند، چنين موضوعاتي بايد پيش از ورود هرگونه محصولات غذايي از اين نوع مورد بررسي قرار گيرند.
اساساً از تکنولوژي هاي فضاي نزديک انتظار نمي رود که از هر نوع سوختي استفاده کنند؛ بنابراين، برخلاف هواپيما، چنين سکوهايي با مصرف سوخت موجب نشت آن به هوا نمي شوند. معمولاً، غلظت سوخت مصرفي هواپيما آن قدر رقيق مي شود (11) که تا وقتي به زمين مي رسد، نمي تواند مسئول ايجاد هرگونه مشکلات زيست محيطي احتمالي باشد. با اين حال، اين موضوع درباره هواپيماهايي که در هواکره پرواز مي کنند صدق نمي کند (12). هواکره جايي است که لايه اوزون در آن وجود دارد. معمولاً هواپيماهايي که در چنين ارتفاعات بالايي پرواز مي کنند مي توانند به فرسايش لايه اوزون کمک کنند. معمولاً از سکو فضاي نزديک انتظار مي رود که به ارتفاعات بالاي هواکره برسند، ولي برخي از آنها حتي ممکن است در هواکره باقي بمانند؛ و هر پرواز سکو فضاي نزديک از راه هواکره سفر خواهد کرد. اگر در سال هاي آينده تعداد چنين سکوهايي به طور قابل ملاحظه اي افزايش يابد، آنگاه تجزيه و تحليل تأثير چنين سکوهايي بر روي لايه اوزن ضرورت مي يابد.
بحثي از پيش در رابطه با سيستم تسليحات خودکار درباره مفاهيم اخلاقي چنين دستگاه هاي نظامي آغاز شده است. وضعيت کنوني هوش مصنوعي ربات ها را قادر به افتراق غيرنظاميان و جنگجويان مي کند، و اين مي تواند يکي از دلايلي باشد که ما هنوز شاهد استقرار عظيمي از سيستم هاي رباتيک در جنگ هستيم. اتفاقاً، در جنگ سال 2003 عراق و استقرار بيشتر نيروهاي متفقين، در عراق شاهد ميزان معقول القاي سيستم هاي روباتيک، هم در فرم UAVs و هم ماشين هاي رباتيک روي زمين بوديم . از آنجايي که جنگ همچنان ادامه داشته و ورود ماشين هاي رباتيک هنوز نيز ادامه دارد، هرگونه نتيجه گيري در مورد اثرات زيست محيطي چنين سيستم هايي بسيار زود است. از لحاظ تاريخي، مشاهده شده است که حرکت تجهيزات نظامي سنگين بر روي زمين موجب صدمه قابل توجهي به اکوسيستم ( بيشتر در رابطه با زمين صحرايي ) شده است.
ربات هايي مورد استفاده در چند ارتش جهان نشان داده اند که چنين سيستم هايي آنقدر استثنايي سنگين نيستند که باعث خسارت قابل توجهي به زمين زير آن شود. با اين حال، ممکن است آنها از طريق آسيب رساندن به گياهان و جانوران، بر اکوسيستم فشار بياورند. اگر تعداد اين سيستم ها در سال هاي پيش رو احتمالاً افزايش مي يابد، آسيب ها نيز افزايش خواهد يافت و ماهيت آسيب، به ساختار فيزيکي و الگوهاي استقرار اين سيستم ها بستگي دارد. مناطق جنگي ممکن است با روبات هاي غيرقابل تعمير ( با انواع و اقسام باتري ها ) پر شود و اين مي تواند به تخريب بيشتر محيط زيست منطقه کمک کند. چنين موضوعاتي تاکنون به ندرت توسط کارشناسان محيط زيست مورد رسيدگي قرار گرفته است ولي در آينده اين احتمال وجود دارد که توجه بسياري از کارشناسان محيط زيست را جلب کند.
چالش ها
چندين چالش فني، فرهنگي و زيست محيطي وجود خواهد داشت که دانشمندان نظامي ممکن است با آنها روبرو شوند و مي توانند در خارج از محدوده تحقيقات در حال اجراي شان باشد. متأسفانه، تحقيقات نظامي ذاتاً محرمانه اند و ممکن است به اشتراک گذاشتن برخي از تجارب جامعه علمي و مديران تکنولوژي نظامي با همديگر دشوار باشد. اما، به اشتراک گذاشتن برخي از تجربيات و ايده ها مهم است زيرا اگر در درازمدت توسعه نامتناسبي داشته باشد ممکن است صدمه قابل توجهي به خود بشريت وارد کند.تکنولوژي هاي پيشرفته که در اينجا مورد بحث قرار گرفت نويدبخش صرفه جويي قابل توجهي در درازمدت بوده اند، ولي نيازمند سرمايه گذاري هاي قابل ملاحظه اي در تحقيق و توسعه هستند. همچنين، تعداد اندکي از تکنولوژي هاي مورد بحث در اينجا اساساً مي توانند در طبقه بندي پيشرفت هايي قرار گيرند که در سيستم هاي تسليحاتي موجود بکار گرفته شدند و کاري صرفاً ابتکاري نبودند. رشد روزافزون حوزه هاي مختلف تکنولوژي مورد بحث در اينجا، به هر طريق ممکن، موجب تقويت احتمالي دستگاه هاي دفاعي دولتي در آينده نزديک يا در آينده دور مي شود. با درک تأثيري که اين تکنولوژي ها ممکن است بر دکترين ها و اصول نظامي خود بگذارند درمي يابيم که دولت ها به محض عملياتي شدن کامل سخت افزارهاي نظامي شان بايد براي ادغام اين تکنولوژي ها آماده بمانند. با در نظر گرفتن اين موضوع، بايد به برنامه سازگاري کامل تکنولوژي براي هر دولتي جهت استراتژيک داد.
با نگاه به وضعيت کنوني رشد تکنولوژي هاي استراتژيک و سرمايه گذاري هاي انجام شده توسط دولت ها در زمينه تحقيق و توسعه، امکان چنين استدلالي وجود دارد که تمامي اختلافات آينده ممکن است امور غيرمتعادلي باشند که ايالات متحده براي به دست آوردن پيروزي سريع در برابر دشمن متعجب و متحير جنگ افزارهاي پيشرفته را به خوبي بکار گيرد.
به هر حال، اين کار به دو دليل مقدور نيست: اول اين که حمله ايالات متحده در سال 2003 به عراق نشان داده است که براي به دست آوردن پيروزي کامل تکنولوژي في نفسه کمک نمي کند، زيرا نيازمند پشتيباني سياست منطقي تحليلي مبارزه است، و دوم اين که سرمايه گذاري هاي ايالات متحده ممکن است بسيار زياد باشد ولي سرمايه گذاري نيز به تنهايي راه حلي ارائه نمي کند. در حال حاضر، بسياري از اين تکنولوژي ها که « بخش هاي تکنيکي انقلاب فني – نظامي » را تشکيل مي دهند نيز به طور مستقل توسط بسياري از کشورهاي ديگر در حال توسعه و پيشرفت هستند (13). البته در طول مدت اين مطالعه، مشاهده شده است که کشورهايي مانند ژاپن، چين، روسيه و چند کشور اروپايي، با انجام سرمايه گذاري هاي قابل ملاحظه سرگرم توسعه تکنولوژي هاي استراتژيک مختلف با نقشه راه تفصيلي هستند.
هرگونه پيشرفت عمده اي در تکنولوژي هاي استراتژيک مختلف احتمالاً مجتمع صنايع نظامي موجود و برنامه ريزي نظامي را مختل مي کند.
در بسياري موارد، ممکن است اصول و دکترين هاي جنگي نياز به بازنويسي داشته باشند. جالب اينجا است که دولت ها نيز در تکنولوژي هاي يکسان به دنبال برنامه ريزي و ساخت اقدامات متقابلي [ پيشگيرانه و جبران کننده ] براي سلاح هاي ساخته شده توسط آنها مي باشند. چالش عمده اي که احتمالاً در حال پيدايش است به صورت برنامه ريزي و ساخت تکنيک هايي براي کنترل کاربردهاي ناسالم ( حتي از نقطه نظر نظامي ) چنين تکنولوژي هايي خواهد بود.
در طول تاريخ، پيشرفت هاي تکنولوژيکي بخش تفکيک ناپذير توسعه نظامي بوده اند. سال ها است که بسياري از تکنولوژي هاي گيج کننده در نيروهاي مسلح دولت هاي ملي مختلفي جاي خود را يافته اند. بسياري از پيش بيني هاي تکنولوژيکي انجام شده است، ولي همه آنها تحقق نيافته اند. بسيار قابل توجه است که علي رغم انقلاب در امور نظامي و تأثير فوق العاده اي که انقلاب هاي تکنولوژيک بر ارتش هاي مدرن گذاشته اند، هنوز هم چنان احساس مي شود که ارتش ها تابع و نيازمند تکنولوژي باقي مانده اند. با اين که تکنولوژي هاي مدرن حجم « کار » را کاهش نداده اند، ولي نوع کاري را که توسط سربازان انجام مي شود به طور نسبتاً چشمگيري تغيير داده اند. چند تا از تکنولوژي هاي مورد بحث در فصل هاي پيشي ظرفيت و قابليت تحول اساسي را از خود نشان مي دهند. آنها نه فقط به ارتش ها در انجام وظيفه شان کمک مي کنند، بلکه در صورت تمايل ارتش ها ممکن است وظيفه اي را از طرف ارتش ها نيز انجام دهند (14).
ارايه موفقيت از جانب تکنولوژي استراتژيک کاري چالش برانگيز است. مهم ترين موضوع براي دولت ها بايد ترتيب و توالي زماني فعاليت ها باشد. براي کشورهايي مانند هند، که در رده کشورهاي در حال توسعه با پايه تکنولوژي قوي قرار مي گيرند، مستلزم تثبيت و ايجاد فرايندي است که بتوانند به سرعت از حوزه تکنولوژي در حال تغيير بهره برداري کنند. هدف بايد توسعه استراتژي تکنولوژي باشد تا به برنامه ريزي نقشه راه براي نيازهاي کوتاه مدت و بلندمدت کمک کند. بايد به دنبال همکاري بين المللي و روش هايي مانند انتقال تکنولوژي، و ساير موارد بود. در حال حاضر، وضعيت تکنولوژي هاي استراتژيک مختلف که توسط چند کشور توسعه يافته اند در سطوح مختلف پيشرفت است و کشورها بايد از تحقيق و توسعه انجام شده توسط ساير کشورهاي دوست بهره مند شوند.
رسالت تکنولوژي
فصل هاي پيشي درباره چند تکنولوژي استراتژيک نويدبخش با مناسبت نظامي بحث کرده اند. پاراگراف هاي زير يک ديد کلي را در رابطه با کارآيي نظامي اين تکنولوژي ها ارائه مي دهد.تکنولوژي فضاي نزديک يکي از حوزه هايي است که در عرصه تکنولوژي فضا کمتر به آن پرداخته شده است. با اين وجود، در آينده نزديک تغييراتي در آن مشاهده خواهد شد. کشورها دريافته اند که هزينه هاي مالي حفظ تسلط بر فضا فوق العاده زياد است، اما در عين حال درخواست هاي نظامي در اين حوزه چند برابر در حال افزايش است. با توجه به امکان پذيري اقتصادي، تکنولوژي فضاي نزديک ظرفيت پرکردن اين خلأ را دارد و مي تواند جايگزين مناسبي براي چند حوزه تکنولوژي هاي فضايي با سرمايه گذاري متمرکز باشد. بزرگترين مزيت نظامي که اين تکنولوژي ارائه مي دهد امکان پرتاب آماده فرمان ( Iaunch – on – demand ) است. بايد به خاطر داشت که اين تکنولوژي مي تواند نقش مهمي در رفع خواسته هاي تاکتيکي ارتش ها مانند ارتباطات و جمع آوري اطلاعات داشته باشد. اين تکنولوژي نيز گزينه هايي را براي حمايت هاي آمادي ارائه مي دهد.
از تکنولوژي روباتيک نظامي انتظار مي رود که در دهه هاي آينده ماهيت جنگ را تغيير دهد. براي ارتش هاي مدرن ربات ها را نه فقط تقويت کننده نيروها مي دانند بلکه به خودي خود يک « نيروين » اميدوار کننده و نويدبخش مي بينند.
مرز بين علم رباتيک، علم هوش مصنوعي و علوم شناختي بسيار ظريف است. در حال حاضر، روبات ها به طور فزاينده اي در خدماتي مانند سيستم دفاع محيطي، اطلاعات و شناسايي يا حتي به عنوان سيستم تسليحاتي ( UGAV / UCAV ) استفاده مي شوند. ميادين جنگ آينده به بکارگيري سلاح هاي هدايت شونده ( standoff weapons ) بستگي شديدي به نوع قرار گرفتن قشون داشته و از تکنولوژي حضور مجازي
( virtual presence ) و تکنولوژي روباتيک انتظار مي رود که کاربردپذيريشان را در ميادين جنگ افزايش دهند. روبات ها نيز مي توانند در سناريوي [ زمينه ] مبارزه با تروريسم بکار گرفته شوند.
تکنولوژي سلاح هاي انرژي هدايت شده ( DEW ) ، که در اصل متشکل از تسليحات ليزرس و مايکروويوي است، يکي از حوزه هاي تکنولوژي نظامي است که دانشمندان به نسبت سرمايه گذاري هاي صورت گرفته در آن موفقيت کمي به دست آورده اند. با اين حال، روند آن در طي چند سال گذشته مخصوصاً در حوزه تسليحات ليزري اميدوار کننده است. از پيشرفت و توسعه تکنولوژي در سال هاي آينده انتظار مي رود که از استفاده کنوني اش بيشتر شود که فعلاً تا حدود زيادي براي بهبود دقت و عملکرد بمب هاي پرهزينه به تعيين هدف محدود مي شود. سيستم هاي تسليحاتي ليزري جديد طيف گسترده اي از کاربرد تانک هاي جنگي تا فضاپيما را عرضه مي کنند. صرف نظر از بکارگيري تسليحات ليزري در نقش متداول آن، کاربردهاي گسترده تري دارند: استفاده از آن به عنوان تسليحات غيرمهلک براي اختلالات ماهواره اي تا قابليت کاربرد آن در سپر دفاع موشکي. ارتباط موفقيت آميز تکنولوژي ليزري با نيازهاي عملياتي با در نظرگرفتن امکان پذيري مالي يک چالش محسوب مي شود.
نانوتکنولوژي به عنوان يکي از اميدبخش ترين تکنولوژي هاي دوران مدرن در نظر گرفته شده است و تقريباً با هر زمينه نظامي ارتباط پيدا کرده است. نانوتکنولوژي قابليت نظامي حياتي در زمينه هاي مختلفي مانند توسعه حسگرها، کيت هاي حفاظتي سرباز و بهبود در ساختار C4ISR را ارائه مي دهد. اين تکنولوژي داراي اهميت زيادي در توسعه باتري هاي قدرتمند و در عين حال بسيار سبک وزن، پارچه هاي هوشمند و غيره مي باشد. نانوتکنولوژي کاربرد نظامي مستقيم در ساخت زره سخت، توليد دستگاه هاي نظارتي کوچک، بهبود عملکرد UCAVs/UAVs و افزايش مداخله و هدف گيري براي سربازان و خلبانان جنگنده / بمب افکن دارد.
تکنولوژي زيستي فناوري است که انتظار مي رود با توجه به ساده بودن نيازهاي آمادي خود مزاياي فوق العاده اي براي ارتش به همراه داشته باشد. با اين حال، از نقطه نظر نظامي، تکنولوژي زيستي شمشير دو لبه اي است. اين تکنولوژي به دليل کاربرد گسترده اي که در حوزه هاي گوناگون ارائه مي دهد – از پزشکي گرفته تا محاسبات زيستي و سوخت هاي زيستي – به هر طريقي براي دفاع مفيد است. در عين حال، اين تکنولوژي به دليل قابليتي که در توسعه تسليحات زيستي طراح دارد در بين بسياري از افراد موجب ترس بيشتر شده است. با اين حال، اين موضوع که علم تکنولوژي زيستي خود مي تواند با چنين جنگ افزارهاي مهلکي اقدامات متقابلي را عرضه کند، خود روزنه اميدي است.
تکنولوژي هايي که به مطالعه و بررسي شناخت سرباز و توسعه روابط بين کامپيوتر و انسان مي پردازند، رو به تکامل و پيشرفت هستند. با اين حال، زماني که به طور کامل توسعه يافتند، آنها کاربرد بيشتري در نيروهاي دفاعي خواهند داشت و قابليت تغيير مفهوم کنوني مبارزه جنگ را خواهند داشت.
توصيه ها
تعداد کمي از مشاهدات ويژه هند که از فصل هاي مختلف استخراج شده است در پاراگراف هاي بعدي به صورت توصيه هايي براي سياست گذاران و رهبران نظامي هند با هدف کم اهميت نکردن فرآيند مداوم برنامه ريزي و بلکه فقط پيشنهاد روشي براي پيشرفت به طور خلاصه بيان شده است.توصيه اول
در کشورهايي مثل هند، کار پژوهشي کيفي فقط با چند خوشه (15) بر روي تکنولوژي هاي مختلف نوپديد اجرا مي شود. به هر حال، بدون هيچگونه هماهنگ سازي استفاده از اين کار براي نيازهاي استراتژيک در حال انجام است. هر چند نظرات تخصصي در دسترس است و پروژه هاي مختلفي در حال اجرا هستند، ولي اين دانش در آزمايشگاه هاي مختلف به صورت خودپراکنده است و بايد براي تکميل « کولاژ » از بعد امنيتي تلاش شود. بايد فرآيند گفتگو و هماهنگي در ميان دانشمندان و سياستگذاران براي کسب بيشترين بهره از سرمايه گذاري هاي انجام شده در هر دو بخش غيرنظامي و نظامي آغاز شود. اين ممکن است کار آساني نباشد، اما پرداختن به تهديدات مختلف در حال پيدايش بيشتر از پيش ضرورت دارد.توصيه دوم
تکنولوژي هاي فضاي نزديک نويدهاي فراواني داده است. مخصوصاً، براي کشورهايي مانند هند که هيچ گونه آرمان نظامي جهاني ندارند، تکنولوژي اي ضروري است که بتواند اهداف محدود خود را در منطقه به کاربرد و جايگزين « مناسبي » براي سرمايه گذاري در تکنولوژي هاي فضايي زودبازده باشد.چنين وسايل نقليه نسبتاً ارزاني که در محيط فضاي نزديک پرواز مي کنند مي توانند مکمل ماهواره ها و وسايل نقليه هوايي بدون سرنشين نيز باشند. و مي تواند در کاربردهاي ارتباطاتي و شناسايي مطلوبيت عالي و ممتازي داشته باشند. هنگامي که چنين تکنولوژي هايي به طور کامل توسعه يافتند، نيز مي توانند پرتاب آماده فرمان را مرتفع سازند.
توصيه سوم
انقلاب در نانوتکنولوژي ظرفيت و قابليت لازم براي تغيير اصول اساسي مبارزه جنگ را دارد. در حال حاضر مطالعه اين تکنولوژي در عرصه پژوهش چند رشته اي مي باشد. چالش پيش روي تکنوکرات هاي نظامي انتظاراتي براي دستاوردهاي نانوتکنولوژي در زمينه هاي مختلف غيرنظامي و قرار دادن آنها در کنار ارتش است. اين تکنولوژي هاي هنوز هم در حال تحول است و براي هندوستان درگير کردن ارتش خود در فرآيند تحقيق، توسعه و برنامه ريزي از همان زمان شروع ضروري است. در حال حاضر، در هندوستان، کارهاي خوبي متعددي در حوزه آئروژل [ ژل هواپيما ] انجام مي شود. صنايع نظامي / DRDO براي کاربرد نظامي آن نياز به بررسي بيشتري دارد.توصيه چهارم
تکنولوژي زيستي امکانات شگفت انگيزي متعددي را به ويژه براي نيروهاي نظامي در حوزه تکنولوژي حسگرها، محاسبات زيستي، حفاظت از C4ISR و مواد مهندسي شده زيستي به ارمغان مي آورد. کاربردهاي پزشکي اين تکنولوژي، کاربرد مستقيمي براي دفاع دارد. جامعه پزشکي نظامي و جامعه پزشکي غيرنظامي در اين زمينه نياز به همکاري با يکديگر دارند. اين همکاري مي تواند از تکرار کار جلوگيري نموده و امکان کاربرد خردمندانه زيرساخت هاي پزشکي و منابع انساني را فراهم سازد.توصيه پنجم
ارتش ها طوري طراحي شده اند که سوخت بسياري را مصرف مي کند. براي کشورهايي مانند هندوستان کل انرژي لازم در سال هاي آينده بايد تا چند برابر افزايش يابد. در چنين وضعيتي، ارتش بايد به فکر سرمايه گذاري در سوخت هاي زيستي به عنوان يک منبع انرژي جايگزين باشد. زمين هاي بلااستفاده نظامي موجود را مي توان براي انجام عمليات کشاورزي مرتبط با سوخت زيستي استفاده کرد.توصيه ششم
تسليحات ليزري و مايکروويوي نويد بزرگي از سلاح هاي آينده را مي دهند. وزارت دفاع هندوستان بر روي کاربردهاي گوناگون ليزرهاي ديناميک جامد و گاز کار مي کند. هندوستان مي تواند به سرمايه گذاري در انواع ديگر تکنولوژي هاي مهم مبتني بر ليزر بيانديشد. ليزرهاي داراي پايگاه فضايي ( SBL ) در خنثي کردن موشک هاي بالستيک کاربرد دارند و نيز قادر به انجام انواع مأموريت هاي موازي با آن هستند. هندوستان با سياست هسته اي « استفاده کننده نخست وجود ندارد » ( NFU ) به مکانيسم توانمندي براي پرداختن به موضوعات مرتبط با بازدارندگي هسته اي خود نياز دارد. هندوستان براي رفع نيازهاي استراتژيک خود مي تواند بر روي SBL در منطقه سرمايه گذاري کند.توصيه هفتم
کاربرد فعلي هندوستان از روبات هاي نظامي عمدتاً به صورت UAV يا براي جستجوي مين ها يا مواد منفجره زميني است. هندوستان در سال هاي اخير يکي از بدترين آسيب ديدگان از تروريسم بوده و در اين درگيري ها بسياري از سربازان و شهروندان خود را از دست داده است. هندوستان بايد بر روي آن دسته از تکنيک هاي روباتيکي سرمايه گذاري کند که آنها را از جنبه جايگزيني سربازان ( به اندازه ) از عمليات مربوط به تروريسم و جمع آوري اطلاعات مستقل تر کند.توصيه هشتم
بايد به نانوتکنولوژي، فناوري اطلاعات و تکنولوژي زيستي با هم براي کاربرد نظامي شان نگريست.توصيه نهم
تکنولوژي هاي مورد بحث در فصل هاي پيشي چند رشته اي خواهند شد و در آينده در حوزه هاي نظامي و غيرنظامي به طور گسترده اي کاربرد خواهند داشت. با توجه به سرمايه گذاري عظيم در تحقيقات غيرنظامي، براي دانشمندان علوم دفاعي، تا از نتايج تحقيقات اجرا شده در حوزه هاي غيرنظامي استفاده کنند تا هزينه ها و مزاياي عملکرد با مقرون به صرفه ترين راه بدست آيد.توصيه دهم
براي تبادل سالم ايده هاي تحقيق و توسعه و بازدهي مؤسسات تحقيق و توسعه نظامي و غيرنظامي بايد مکانيزمي ايجاد شود. يک کارگزاري مشترک مي توان براي همکاري و همياري تلاش هاي تحقيق و توسعه در حوزه هاي مختلف تکنولوژي هاي مورد بحث در اينجا هم به صورت مستقل و هم به صورت يکپارچه تأسيس کرد.توصيه يازدهم
القاي تکنولوژي استراتژيک مختلف به سوي مطرح کردن يک چالش مهم براي رژيم کنترل تسليحات و خلع سلاح پيش مي رود. رويکرد پيش گسترانه در اين زمينه مزاياي آن را ثابت خواهد کرد.پينوشتها:
1. Michael Brzoska, ‘Trends in Global Military and Civilian Research and Development and their Changing Interface’, 4, http://www.ifsh.de/ pdf/ aktuelles/ india_ brzoska.pdf (accessed on 21 July 2008).
2. Graems Stemp-Morlock, ‘The Biggest Challenges of the 21st Century’, CosmosOnline, 18 February 2008, http://www.cosmosmagazine. Com/ features/ online/ 1855/ thebiggest-challenges-21st-century (accessed on 7 August 2008).
3. -Ajey Lele, Weather and Warfare (New Delhi: Lancer 2006), 170-78.
4. Dr. Vicki Colvin, ‘Nanotechnology: Environmental Impact’, www. environmentalfutures.org/ Images/ Nanoenvi.ppt (assessed on 1 June 2008).
5. The U.S. Environmental protection Agency, ‘Nanotechnology White paper’ (External Review Draft, Science Policy Council U.S. Environmental Protection Agency, Washington, 2 December 2005).
6. John F. Sargent, ‘Nanotechnology: A Policy Primer’, CRS Report for Congress, 20 May 2008,4.
7. Sulabha K. Kulkarni, Nantotechnology : Principles and Practices (New Delhi: Capital Publishing Company, 2007) and Sridhar K. Chari, Info-Nano-Bio Technologies, Their Coming Convergence, and the Implications for Security. NIAS Report, 2003, 258-259.
8. Thomas E. Lovejoy and Lee Hannah, eds, climate Change and Biodiversity (New Delhi: TERI Press, 2005), 390.
9./Food or Fuel?’ http://journeytoforever.org‘ biofuel_food.html (accessed on 14 July 2008).
10. Robert Pool, Environmental Contamination, Biotechnology, and the Law (Washington: National Academies Press, 2001), 2.
11. http://www.bud.hu/ english/ about_us/ environment_policy? article_hid=1241 (accessed on 17 July 2008).
12. The stratosphere is situated between 10 km (6 miles) and 50 km (31 miles) altitude above the surface of the earth.
13. Steven Aftergood, ‘Monitoring Emerging Military Technologies’, Journal of the Federation of American Scientists 48. No. 1 (January/February 1995), http://www.fas. org/ faspir/ pir0295.html (accessed on 24 February 2008).
14. Marcelo Dascal and Itiel E. Dror, ‘Th Impact of Cognitive Technologies: Towards a Pragmatic Approach’, Pragmatics & Cognition 13, no. 3 (2005), 451 – 57.
15. This observation is made as a result of the author’s personal visits to a few of the reputed technological organisations within India and discussions with scientists and academicians.
لل، آجي، (1390)، تکنولوژي هاي استراتژيک براي نيروهاي انتظامي (راهگشاي مرزهاي جديد)، ترجمه: سيد حسن صانعي، سيده بيتا مرتضوي و فائزه مسعودي فر، تهران، نشر انديشمند، چاپ اول
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}